بهشت

بهشت ( پردیس- مینو ) مفهومی است که در بیشتر مذاهبِ باورمند به زندگی پس از مرگ، وجود دارد. بهشت جایی است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن جاودانه میشوند. بر اساس آموزههای مذهبی اسلام و برخی دیگر از مذاهب، بهشت جایگاه پایانی هر انسان نیکوکار است و در آن جا به اندازه کارهای نیکش از مواهب آن برخوردار خواهد شد. ادیان این مفهوم گوناگون تعریف کردهاند.
ز مینو فرستاد زی من خدای
مرا گفت از اینجا به مینو برآی. (رودکی)
مراد از بهشت و جهنم چیست؟
از مجموع تعبیراتی که در آیات قرآن و روایات اسلام آمده، بهشت و دوزخ به سه معنای مختلف اطلاق شده است که عبارت اند از:
بهشت دنیا
این بهشت از نظر ظاهر، همان باغهای خرّم و سرسبز این جهان هستند. قرآن دربارهی قوم سبا میفرماید:
لَقَدْ کانَ لِسَبَإٍ فی مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ جَنَّتانِ عَنْ یَمینٍ وَ شِمالٍ کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور ;
«برای قوم سبا در محل سکونت شان نشانهای بود، دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده.
به احتمال قوی، بهشت آدم (علیه السلام) نیز یکی از همین باغهای خرّم و با طراوت زمین بوده است.
بهشت و دوزخ برزخی
این بهشت و دوزخ، کانونی از نعمت برای نیکوکاران و عذاب برای بدکاران در جهان برزخ است؛ یعنی عالمی که در میان دنیا و آخرت قرار دارد و آیهی ۱۶۹، سورهی آل عمران نیز به این معنا اشاره دارد که میفرماید:
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ;
«هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگان اند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند».
بهشت و دوزخ رستاخیز: که گاهی از آن تعبیر به «جنه المأوی» میشود.
در این که بهشت و دوزخ به دو معنای اول، هم اکنون وجود دارند، بحثی نیست: اصل سخن در مورد بهشت به معنای سوم است که آیا این بهشت بر روی کرهی زمین تشکیل میشود یا در جای دیگری.
مقدمهی دوم که باید روشن شود، این است که آیا بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند یا خیر؟ زیرا اگر معتقد باشیم که بهشت و جهنم هنگام قیامت ایجاد میشوند، دلیلی ندارد که در مورد محل آنها بحث کنیم که آیا اینها در روی کرهی زمین ایجاد میشوند، یا در جای دیگری؛ زیرا در روز قیامت، زمین متلاشی میشود: (وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَة) ; «و زمین و کوهها از جا برداشته میشوند و یک باره در هم کوبیده و متلاشی میگردند»؛ و لذا جای این بحث نخواهد بود. به هر حال دو دیدگاه در این رابطه بیان گردیده است:
- برخی از دانشمندان شیعه و سنی، مثل سید مرتضی و سید رضی (ره) و هم چنین عبدالجبار و ابوهاشم میگویند: بهشت و جهنم، اکنون وجود ندارند؛ و بعد ایجاد میشوند.
- اکثریت دانشمندان اسلامی معتقدند که بهشت و جهنم، هم اکنون وجود خارجی دارند، و دلیلهایی از آیات نیز برای این مدعی بیان کرده اند، از جمله: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى) ; «و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد نزد سدرة المنتهی که جنة المأوی در آن جا است.»
پس جنة المأوی وجود دارد که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آن را نزد سدرة المنتهی مشاهده کرده است.
وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین ;
«شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است، و برای پرهیزگاران آماده شده است.»
فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرین;
«از آتشی بترسید که هیزم آن مردم و سنگها است و برای کافران آماده شده است».
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرین ;
«جهنم کافران را احاطه کرده است».
از این آیات و آیات دیگری شبیه به اینها که کلمهی «اعدت» یعنی آماده شده است را به کار برده اند، استفاده میشود که بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند. با توجه به این دو مقدمه، حال به اصل سؤال میپردازیم؛ بهشت و جهنمی که اکنون وجود دارند کجا هستند؟ آیا اینها در روی زمین هستند یا جای دیگر؟
در این جا چند نظریه وجود دارد که عبارت اند از:
- بهشت و جهنم در باطن و درون این جهان اند، ولی ما نمیتوانیم با این چشمان آنها را ببینیم؛ همان گونه که موجودات بسیاری هستند که با چشم ما قابل درک نیستند؛ ولی اگر دید و درک دیگری داشتیم میتوانستیم هم اکنون آنها را ببینیم؛ کما این که از برخی احادیث نیز استفاده میشود که بعضی از مردان خدا، با توجه به درک و دید واقع بینانهای که در این جهان داشته اند، بهشت و جهنم را نیز با چشمان حقیقت بین خود میدیدند. برای روشن شدن مطلب مثالی میزنیم: فرض کنید فرستندهی نیرومندی در یک نقطهی زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهوارههای فضایی، امواج آن به سراسر کرهی زمین پخش میشود؛ هنگامی که در یک مجلس معمولی نشسته باشیم، صدای گفت و گوی اطرافیان را میشنویم، اما صداهایی را که آن فرستنده پخش میکند نمیشنویم؛ گر چه امواج آن همهی اطراف ما را احاطه کرده باشد. ولی اگر دستگاه داشته باشیم که آن امواج را بگیرد میتوانیم صداهای فرستنده را نیز بشنویم؛ بهشت و جهنم نیز به همین صورت است؛ یعنی گر چه در باطن و درون این جهان هستند و همهی اطراف ما را احاطه کرده اند، ولی اگر چشم حقیقت بین وجود نداشته باشد، آنها دیده نمیشوند.
- عالم آخرت و بهشت و جهنم، محیط بر این عالم است و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته است؛ مانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است و عالم جنین خود عالم مستقلی است، اما جدای از این عالمی که در آن هستیم نیست بلکه در درون آن است. عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت همین حال را دارد؛ یعنی در درون آن قرار گرفته است.
- بهشت فوق آسمانهای هفت گانه است و دوزخ در زمین هفتم است. با توجه به این نظریات، آن چه که به نظر میرسد و میتوانیم با استفاده از آیات و روایات آن را ثابت کنیم، دیدگاه سوم است که در میان مفسران شیعه و سنی، طرف داران زیادی دارد. در این باره دلایل گوناگونی از آیات و روایات بیان شده که به دلیل طولانی شدن بحث، شما پرسش گر عزیز را به منابع تحقیق راهنمایی میکنیم. که معاد هم در مرحلهی جسم و هم در مرحله روح، تحقق میپذیرد؛ وگرنه حورالعین و قصرها و انواع غذاهای بهشتی و لذتهای مادی برای روح به تنهایی معنا ندارد.
بهشت از دیدگاه مسیحیت
از دیدگاه مسیحیت کشور فلسطین و قدس سرزمین و شهر پاک خداست و خداوند در کتاب انجیل بهشت را قدس آسمانی مینامد که با طلا و نقره و انواع جواهرات زیبنده شده و خداوند بر همه چیز کنترل دارد و در آنجا به کسانی که به بهشت میروند که باورمندان مسیح هستند بدنهای جدیدی میدهند که در آنها شهوت و گرسنگی و بیماری و درد نیست و اشخاصی که این بدنها را دریافت میکنند در مرکز قدس آسمانی همیشه خداوند را با سرود و آواز و سازهای زیبا و رقص به همراه فرشتگان میپرستند و اشخاصی که این بدنهای نو را دارند (یعنی کسانی که در بهشت هستند) به هیچ عنوان از پرستش و عشق ورزیدن به خدا خسته نمیشوند و همیشه در شادی و آرامش او خواهند بود.
paradis از دیدگاه اوستا
برای گروندگان به اصول نیک یا بد مکان و مقامهایی برای پاداش و عقاب مهیاست. سه اصل اندیشه نیک، گفتار نیک، و کردار نیک از هر حیث تازه و بکر بود، زیرا تا آن روز کسی نظیر آن را در جهان نگفته و تعلیم نداده بود. این سه دستور برجسته و مفید در کتاب اوستا به اندازهای مورد توجه است که بهطور مکرر از آنها نام برده شده و به خوبی ستوده شدهاست. علت عظمت و اهمیت تعالیم سهگانه بسیار واضح و روشن است، زیرا اساس و پایه تمام نیکیها و روشنی هاست. اندیشه نیک، گفتار نیک به بار میآورد و در دل انسان تخم نیکی میپروراند و نتیجه آن به صورت اعمال و کردار پسندیده در میآید و به عالم بشریت سود میرساند و باعث آسایش و رفاه خلق خدا میگردد. این سه آموزه ایرانی هیچگاه شامل حال زمان نمیشود و هیچ زمانی نیازمند به بروزرسانی ندارد. زیرا تا دنیا دنیا باشد بشریت به این سه آموزه نیک نیازمند است.
آن کس که اندیشه نیک داشته باشد مورد فضل و رحمت اهورامزدای دانا و توانا واقع میشود و مستحق دخول در بهشت برین میگردد. برعکس، هرگاه نیت و اندیشه انسانی خوب نباشد و به وسوسه اهریمن نفس و هوی گرفتار شود بهطور یقین گفتار او سراسر دروغ و اعمالش گناه و معصیت خواهد بود. بدین سبب است که پیامبر ایرانی در هشتاد و پنج قرن پیش (بین ۳۷۰۰ تا ۸۵۰۰ سال پیش) این سه اصل اخلاقی و دینی را به ابناء بشر ارزانی داشته و تعلیم داده و آنها را سرچشمه سایر تعالیم اخلاقی قرار دادهاست